معنی نوبران، زرند

حل جدول

نوبران، زرند

از توابع ساوه


نوبران ، زرند

از توابع ساوه


نوبران

از بخش های ساوه


زرند

از توابع ساوه


از توابع ساوه

نوبران، زرند

نوبران


شهری در مرکزی

نوبران

لغت نامه دهخدا

زرند

زرند. [زَ رَ] (اِخ) قصبه ٔ مرکزی بخش زرند شهرستان کرمان است که در میان جلگه و بر سر راه فرعی کرمان و راور و شمال باختری کرمان واقع است و 4500 تن سکنه دارد. در این قصبه دبستان، ادارات آموزش و پرورش، بهداری، دارائی، دادگاه، پست و تلگراف، ثبت، ژاندارمری و تعدادی دکان وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). رجوع به ماده ٔ قبل شود.

زرند. [زَ رَ] (اِخ) دهی از دهستان سجاس رود است که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 1081 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

زرند. [زَ رَ] (اِ) دوزخ و جهنم. || نام درختی صلب و بی بار. (ناظم الاطباء).

زرند. [زَ رَ] (اِخ).. در نواحی تهران بلوکی است آباد و معمور که چهل پاره قریه معمور دارد و شکارگاه معروف سلاطین است. (انجمن آرا) (آنندراج). بلوکی است در ری مابین ساوه و ری. (ناظم الاطباء). بخشی است از شهرستان ساوه که خاک آن حاصلخیز است و گندم و خربزه ٔ آن معروف است و مرکز این بخش هم زرند است. (از فرهنگ فارسی معین ج 5). دهستان، بخش زرند شهرستان ساوه در استان مرکزی است که دارای 93 آبادی است و در بهمن ماه 1323 هَ. ش. به بخش تبدیل شد و در اردیبهشت ماه 1337 هَ. ش. «قطعه ٔ چهار زرند» مشتمل بر دهات اخترآباد، ولی آباد، زرین آباد، شیرین آباد، چهارباغ و بوقین از بخش زرند منتزع و ضمیمه ٔ بخش شهریار شهرستان کرج شد. مرکزش مأمونیه است. (از دایره المعارف فارسی ج 1).

زرند. [زَ رَ] (اِخ) ناحیه ای است از جیرفت. سبب این است که در آنجا خرده های زر در زمین آن ببینند. (انجمن آرا) (آنندراج). بلوکی در کرمان. (ناظم الاطباء). یکی از بخش های پنجگانه ٔ شهرستان کرمان است که ازشمال به بخش راور، از خاور به بخش مرکزی شهرستان کرمان، از جنوب به شهرستان رفسنجان و از باختر به شهرستان یزد محدود است. در شمال خاوری آن یک رشته ارتفاعات بنام کوه شرقی و در جنوب باختری بنام کوه غربی قرار دارد که اولی بین زرند و راور و دومی بین زرند و رفسنجان واقع گردیده اند. رودخانه ٔ خشکی در طول دره ٔ زرند وجود دارد که در هنگام بارندگی آب شور در آن جاری و به رودخانه ٔ شور بافق ملحق میگردد. این بخش از هشت دهستان و 342 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنه ٔ آن در حدود 35000 تن می باشد. قرای مهم آن: یزدان آباد، خانوک، طغرالجرد، سبلوئیه، بادیز، شبجره، حصن وسی ریز است. دهستان حومه ٔ زرند از 71 آبادی تشکیل شده که جمعیت آن 14317 تن است و قرای مهم آن یزدان آبادو احمدآباد است. و مرکز بخش قصبه ٔ زرند است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). رجوع به ماده ٔ بعد شود.

زرند. [زَ رَ] (اِخ) دهی از دهستان طارم پایین است که در بخش سیردان شهرستان زنجان واقع است و 332 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


نوبران

نوبران. [ن َ ب َ] (اِخ) قصبه ٔ مرکزی بخش مزدقانچای شهرستان ساوه، در 60 هزارگزی غرب ساوه بر سر راه ساوه به همدان در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 2469 تن سکنه دارد. آب قصبه از10 رشته قنات کوچک و یک قنات بزرگ تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و بنشن و سیب زمینی و میوه های سردسیری و شغل مردم آن زراعت و قالیچه بافی و کارگری است. مزارع مادآباد، علی کوسج، مرسعلی بلاغی، دوقان، قره گل جزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


زرند کهنه

زرند کهنه. [زَ رَ دِ ک ُ ن َ] (اِخ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش زرند است که در شهرستان ساوه و در دوهزارگزی جنوب باختری مرکز بخش واقع است و 985 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

معادل ابجد

نوبران، زرند

570

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری